بی‌ پرده به دیوار ها

نجوا کردن، حتا برای سالها

بی‌ پرده به دیوار ها

نجوا کردن، حتا برای سالها

بی‌ پرده به دیوار ها

آن‌ چنان ماهرانه نالیدن ک شعر بخواننش
آن چنان در انکارِ بودنت چشم بسته ای، ک خواب بداننت.
نفس کشدن هم هرچند، در لجاجتِ با بیهودگی بود اما، زندگی نامیدنش.
هیچ گوشی را ندارم دگر برای گفتنش، لیک بی پرده به دیوار ها نجوا می کنم.
سطح سرد و بی احساسی، ک از این مصیبت هیچ ترک نمی خورد.

نویسندگان

دگر بار، رو راست بودن

دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۳۶ ب.ظ

تو قرار نیست برگردی. 

جفتمون اینو می دونیم.

چون حتا اگه واقعا اینو بخوای هم،

مث همیشه .. سمتم قدمی بر نمی داری.

پس .. برای من، این یه کُما بیشتر نیست. 

و سر انجامش هم، چیز غیر قابل حدسی نیست.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۳۰
نقطهـ .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی