بی‌ پرده به دیوار ها

نجوا کردن، حتا برای سالها

بی‌ پرده به دیوار ها

نجوا کردن، حتا برای سالها

بی‌ پرده به دیوار ها

آن‌ چنان ماهرانه نالیدن ک شعر بخواننش
آن چنان در انکارِ بودنت چشم بسته ای، ک خواب بداننت.
نفس کشدن هم هرچند، در لجاجتِ با بیهودگی بود اما، زندگی نامیدنش.
هیچ گوشی را ندارم دگر برای گفتنش، لیک بی پرده به دیوار ها نجوا می کنم.
سطح سرد و بی احساسی، ک از این مصیبت هیچ ترک نمی خورد.

نویسندگان

بی پرده به دیوار ها

يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۵۷ ب.ظ
از دست دادن م، از دست دادنت. داشتن لبخند های پهن ارزان، برای به صورت زدن و نبردن هیچ فکر نجات بخشی، از وضعیت موجود به واحد های آینده نگر مغز. بیا و بیاندیش چاره ای بر سوراخ های توی سینه ات. بیا و بر این خط های موازی دستی بکش، کمی نرم کن آن نگاه خشونت آمیز را. یک لحظه آسوده بگذار آن دندان ها را، از به یکدیگر ساییدن. یک دم نفس فرو بکش از ثانیه وار خود را لعن کردن. در من هنری مرده است ک به ادعای بقایش گرفتی خود را از من؟ در من میلی مرده است ک جایگزین کرده است زندگی نباتی را جای من؟ در من جدایی ست، طولانی ترین فاصله ها. در من میل برگشتی نیست، تنها ساهل ایستادن را. ر من به گل نشستنی است، توی تنها ترین دره دنیا، بعد از کوهستان سکوت، جایی درون سراشیبی خاموشی. در من خیابانی ست اشتباه، و خانه ای ک جز خاطرات ندارد چیزی از تو. در من سایه ی شوم زوال است، افتاده بر تمام زیبایی ها. در من میل به سخن بود، سالها در خلوت پیرامون نوشتن ها. حال مانده ام اینجا، در حال نجوا کردن، بی پرده بدین دیوار ها.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۰۸
نقطهـ .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی